روز پنجشنبه، دوّم دی‌ماه ١٤٠٠ نشست دوّم كنگره‌ی پنجم جماعت دعوت و اصلاح در گستره‌ی جغرافیایی فراخی با صدها كيلومتر فاصله‌ی فيزیکی، اما با تار مويى فاصله‌ی قلبى و معنوى از اقصی نقاط كشور پهناورمان ايران، در نهايت همگرايى، با دغدغه‌‌هايى آسمانى و نیتی خالص، كه آن را جز جلب رضايت خالق نمى‌توان ناميد، برگزار گردید و در نهایت، با صدور بيانيه‌اى به كار خود پايان داد.

 شايد در ذهن برخى مخاطبان با اين تصور كه، چون نگارنده خود يكى از اعضاى جماعت دعوت و اصلاح و عضو كنگره مى‌باشد؛ از این رو در انتخاب عنوان مطلب و بیان کیفیت برگزارى ميان‌كنگره، دچار اغراق شده و در باب « كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ» گام نهاده است؛ اما ان شاء الله در ادامه این موضوع را به اختصار مورد بحث و بررسى قرار خواهم داد.

بر اساس ماده‌ی ۱۱ مرام‌نامه و اساسنامه‌ی جماعت دعوت و اصلاح، كنگره، به عنوان بالاترين ركن جماعت، فعاليّت‌‌هاى شوراى مركزى، دبيركل و هيئت اجرايى مركزى را به صورت كلان رصد کرده و آن را مورد كنكاش قرار داده و ديدگاه‌‌هاى مختلف را واكاوى خواهد نمود. 

در همین راستا و با توجه به سرعت شگرف تغييرات جامعه‌ی جهانی در سده‌ی اخير در همه‌ی زمينه‌‌ها، كه باورها، رفتار و فرهنگ جوامع مختلف را به شدت تحت ‌تأثیر قرار داده است و با تكيه بر اصل «جاودانگى ثوابت و تجدّدگرايى در متغيرات با مكانيسم اجتهاد»، معاونت تربيتى-آموزشى جماعت دعوت و اصلاح به عنوان قلب تپنده‌ی جماعت، با همفكرى و هميارى كارشناسان و نخبگان و با نظارت دبيركل و شوراى مركزى، در راستاى بهبود كيفيت آموزشى و زمينه‌سازی برای ارتقاى آگاهى‌‌ها و دانش اعضاى جماعت، تغييراتى را در برنامه‌ريزی‌هاى آموزشى خود اعمال كرده بود، كه این مسئله واكنش تعدادى از اعضاى كنگره را برانگيخته و نسبت به تبيين برنامه‌‌هاى آموزشى، اعضاى شورا و مسؤولان مركزى را مورد خطاب قرار داده و خواستار توجيهات لازم در اين خصوص شدند؛ به‌گونه‌اى كه این مهم از هفته‌‌ها قبل از برگزارى ميان‌كنگره، به يكى از دغدغه‌‌هاى مهم زندگى اين بزرگواران تبديل، و به زعم ايشان، می‌بایست تغييرات آموزشى در نهايت دقت و ظرافت صورت گیرد؛ تا در نهایت، دستاوردهاى بزرگ معرفتى و معنوى براى اعضاى جماعت و آحاد جامعه‌ی اهل سنت ایران به ارمغان آورد.

 

در اين ميان، چه بسا بيش از اعضاى كنگره، این مسؤولان و شوراى مركزى جماعت بودند که پس از ماه‌‌ها تلاش مستمر با برگزارى نشست‌‌هاى مختلف در حوزه‌ی برنامه‌ريزی فعالیت‌‌هاى آموزشى، جهت توضيحات لازم براى اعضاى كنگره سر از پا نمى‌شناختند.

از این رو، با توجه به اهمیت موضوع، بخشى از برنامه‌‌هاى ميان‌كنگره، به منظور تبيين و تنویر هرچه بيشتر اعضاى كنگره حذف شد و زمان را در اختيار مسؤولان و اعضاى شوراى مركزى قرار دادند؛ تا روشنگری‌‌هاى لازم صورت گيرد، كه به خلق صحنه‌‌ها و مناظری آسمانى انجامید و در نهايت اخلاص و به دور از اشتراكات دنيوى، جو خاصى را در پايان نشست ميان كنگره آفریدند كه راقم اين سطور باور دارد كه بركات آن، ان شاء الله همه‌ی فعّالان عرصه‌ی دعوت، حتی از سایر جماعت‌‌هاى دينى را نيز شامل خواهد شد.

جان كلام: با اين توصيفات و به عنوان كسى كه خود از نزدیک در جریان برگزارى ميان‌كنگره بودم؛ شهادت می‌دهم که دغدغه‌‌هاى اعضاى كنگره در بخش‌‌هاى مختلف جماعت، و سعه‌ی صدر دبيركل، شوراى مركزى و هيئت اجرايى مركزى را از جنس «صبغة الله» و در راستاى ارتقاى كمّى و كيفى فعّاليت‌‌هاى فرهنگى-اجتماعى جماعت دانسته و توصيف مولاناى جان را برای آن متصوّرم که می‌فرماید:

رنگ باقی صبغة الله است و بس 

غیر آن بربسته دان همچون جرس 

رنگ صدق و رنگ تقوی و یقین 

تا ابد باقی بود بر عابدین